جواهرات ملی ایران؛ گنجینهای بیهمتا از تاریخ، فرهنگ و هنر
جواهرات ملی ایران یکی از باشکوهترین و بینظیرترین مجموعههای گوهر و هنر در جهان بهشمار میرود.این گنجینه سترگ، متشکل از صدها قطعه فاخر و بیبدیل از زر، گوهر و صنایع هنری، نهتنها بازتابی از ذوق و زیباییشناسی ایرانی، بلکه آینهای از تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین است (تا پیش از سال ۱۳۵۷ جواهرات سلطنتی ایران) به مجموعهای از جواهرات سلطنتی گفته میشود که طی صدها سال توسط پادشاهان مختلف ایران جمعآوری گردیده و چه به صورت پیاده و چه به صورت ساخته شده اکنون در موزه جواهرات ملی ایران وابسته به بانک مرکزی جمهوری اسلامی نگهداری میشوند. آغاز جمعآوری این جواهرات به صورت جدی به دوران صفویه بازمیگردد و پس از آن گاهی پادشاهانی قطعاتی را به آن افزودهاند و گاهی در هنگام تغییر حکومتها، بخشهایی از آن به تاراج رفتهاست. این مجموعه یکی از بزرگترین مجموعههای جواهر در جهان بوده و قدمت برخی از جواهرات این مجموعه به اساطیر و پیش از تاریخ بازمیگردد. این جواهرات امروزه به عنوان بخشی از فرهنگ و تاریخ ایران شناخته شده و همچون سایر عناصر شناخت فرهنگی مانند معماری، رسوم، رقص و هنر عنصری برای شناخت فرهنگ ایرانی بهشمار میرود. تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در برخی از مراسم رسمی همچون ازدواجها و تاجگذاری از جواهرات ملی استفاده میشد.امروزه این مجموعه در «موزه جواهرات ملی ایران» نگهداری میشود و بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی و پشتوانه مالی کشور، جایگاهی ممتاز در حافظه تاریخی ملت ایران دارد.
تاریخچه
سنت استفاده از جواهرات در تمدن ایران ریشه بسیار کهن دارد و به هزاران سال پیش بازمیگردد؛ از آثار زرین عصر عیلامی و هخامنشی تا نگینها و گوهرهایی که در دورههای اشکانی و ساسانی بهکار گرفته میشد.در طول تاریخ، پادشاهان ایران هرگاه از جنگهای خارجی و ناآرامیهای داخلی فراغتی حاصل مینمودند، به تجمل و جمعآوری جواهرات همت میگماشتند. با حمله اعراب به ایران، بخش عمدهای از این جواهرات از بین رفت که داستان فرش بهارستان خسرو، از جمله رقتبارترین حوادث است. پس از اسلام نیز، بهرغم حملهها و غارتهای گاهوبیگاه، سنت جواهرسازی و گردآوری گوهرهای گرانبها در دربارها ادامه یافت.حکومتهای پس از اسلام نیز بعد از مدت کوتاهی به تدریج در جمعآوری این نفایس کوشیدهاند که بخشی از این جواهرات (دوران اسلامی) هنوز در ایران موجود است. با اینحال تا دورهٔ صفویان اطلاعات دقیقی راجع به چگونگی جمعآوری و نگهداری این نفایس وجود ندارد.
دوران صفوی؛ آغاز نهادینهسازی خزانه
در عصر صفوی، بهویژه در دوران شاهعباس بزرگ، با ثبات سیاسی، توسعه روابط خارجی و رونق اقتصادی، بنیان خزانه جواهرات سلطنتی به شکلی منسجم پایهگذاری شد با ورود خارجیان و سیاحان و سفرنامهنویسان غربی، اطلاعات مدونتری در این خصوص باقی ماندهاست. در این دوره و بهخصوص در زمان سلطنت شاهعباس بزرگ، فتوحات متعدد مرزی، انتظام و امنیت داخلی و در نهایت روابط گستردهٔ سیاسی و اقتصادی خارجی دولت، باعث شد تا اعتبار مالی و قدرت اقتصادی ایران افزایش یافته و دربار ایران به جمعآوری جواهر روی آورد. بهطور کلی خزائن نفایس شاه عباس صفوی، به روایت ژان شاردن، جهانگرد و جواهرشناس فرانسوی، گنجینه سلطنتی ایران در آن زمان از بزرگترین و غنیترین خزانههای جواهرات جهان بهشمار میرفت. منابع تأمین این جواهرات شامل:
میراث باستانی پیش از صفوی
تولیدات معادن زر و گوهر در خراسان ، سیستان ، ترکستان و مرواریدهای خلیج فارس
هدایا و پیشکشهای سیاسی سلاطین خارجی و حکام محلی
غنایم جنگی
خرید از بازارهای هند، عثمانی و از جهانگردان اروپایی مانند ژان باتیست تاورنیه و ژان شاردن
حمله افغانها؛ آغاز پراکندگی خزانه
با سقوط اصفهان بهدست محمود افغان در اوایل قرن ۱۸ میلادی در زمان شاه سلطان حسین، آغازگر یکی از تاریکترین دورهها در تاریخ جواهرات سلطنتی ایران بود.این گنجینهٔ عظیم بهدست مهاجمین افغان افتاد.محمود افغان گروهی را به سرپرستی محمدقلیخان صدراعظم مأمور جمعآوری جواهرات از خزانهٔ سلطنتی کرد. با اینکه اینکار ابتدا با نظم انجام شد، ولی اندکی که گذشت، سربازان رشته اطاعت گسستند و بخشی از جواهرات که هنوز بهدست سران اشغالگران نیافتاده بود، تاراج شد. از آنجا که وضع آشفتهٔ ایران جنگزده برای تجارت چنین کالایی مناسب نبود، بخش عمدهای از این گنجینه توسط سوداگران از سربازان خریداری و در بازارهای هندوستان و دربار سلاطین تیموری هند به فروش رفت.
نادرشاه افشار؛ بازگردانی افتخارآمیز
با فتح اصفهان توسط نادرشاه و شکست افغانها، قسمتی از جواهراتی که توسط محمود افغان جمعآوری شده بود بهدست شاه تهماسب دوم و نادر افتاد و بخشی از آن نیز توسط سران افغان به شهرهای جنوبی برده شد. با تعقیب فراریان این جواهرات نیز به دست نادر افتاد. نادرشاه برای پس گرفتن آن بخش از جواهرات که به هند رفته بود، چندین بار با دربار هند مکاتبه نمود ولی نتیجهای نگرفت. نادرشاه افشار با پایان جنگ کرنال و فتح هند در ۱۷۳۹ میلادی و غنیمتگیری گسترده، مجموعه عظیمی از جواهرات از جمله الماس افسانهای «کوه نور»، یاقوت «تیمور»، و الماس صورتی «دریای نور» به همراه بخشی از جواهرات محمدشاه گورکانی پادشاه هند به ایران بازگرداند،و به موجب قرارداد ترک مخاصمه شلیمار بهعنوان جبران یکصد و پنجاه کرور تومان خسارت جنگ به نادر تسلیم شد.
همهٔ جواهرات ارسالی از هند به ایران نرسید و مجدداً برخی از آنها در راه غارت و بخشی نیز بهعنوان هدیه توسط نادرشاه به امرا و حکام و سلاطین همسایه همچون کاترین (ملکهٔ روسیه)، سلطان محمودخان (پادشاه عثمانی) و ابوالفیضخان (امیر بخارا) پیشکش شد. نادر شاه همچنین بخشی از این گنجینه به آستان علیبن موسیالرضا تقدیم نمود و مقداری نیز میان سپاهیان وی تقسیم شد. با قتل نادر شاه ، یکی از سرداران او به نام احمدخان به غارت جواهرات پرداخت و بخشی از آن همچون الماس مشهور کوه نور دوباره از ایران خارج گردید. بخش دیگری از آن سرانجام پس از چندین بار دست به دست شدن در اختیار آقامحمدخان قاجار قرار گرفت.
دوره قاجار؛ بازسازی و بازآفرینی
آقا محمدخان قاجار در روند قدرتگیری خود، با استفاده از جواهرات بازمانده از دوران افشار و زند، به تأسیس خزانهای جدید پرداخت و برای بهدست آوردن این جواهرات مجبور شده بود شاهرخشاه را بهشدت شکنجه کند،تلاش زیادی برای حفظ و نگهداری از این جواهرات نمود. فتحعلیشاه نیز به ضبط جواهرات علاقه داشت و تخت نادری، شمشیر جهانگشای نادری، کلاه مرواریددوزی شده، تاج کیانی و تخت طاووس (قاجاری) به دستور وی ساخته شد. در زمان ناصرالدینشاه نیز کوششهایی برای جمعآوری این جواهرات به عمل آمد و همچنین از بخشی از جواهرات پیاده موجود، برای ساخت زینتآلاتی همچون کمربند زرین و کرهٔ جواهرنشان استفاده شد.در زمان ناصرالدینشاه یکی از جواهرات تخت طاووس توسط جوانی به سرقت رفت. کامران میرزا با اخذ اماننامه از شاه، موفق گردید سارق و جواهر سرقتشده را کشف کند. با اینحال شاه دستور داد تا سارق را بهشکل فجیعی اعدام کنند و در پاسخ نارضایتی کامران میرزا از اعدام سارق بر خلاف اماننامه چنین نوشت:
گویا از اعدام آن جوان آزرده خاطر شدید… بدانید که این جواهرات … مال پدر ما نیست. آنچه در دست ماست، متعلق به ملت و کشوری است که آن را به ما سپردهاند…
جواهرات ملی ایران در زمان مظفرالدینشاه برای اولین بار تقویم گردیدند.محمدعلیشاه در زمانی که از مشروطهخواهان شکست خورد و به سفارت روسیه پناهنده شد، بخشی از این جواهرات از جمله الماس دریای نور را با خود به داخل سفارت برد و ادعا نمود که این جواهرات اموال شخصی او هستند. بر اثر پافشاری مشروطهخواهان در مذاکرات، ناچار بخشی از جواهرات مزبور (از جمله دریای نور) مجدداً به کاخ گلستان بازگشت.در جریان سفر دوم احمدشاه به اروپا، شایعهای مبنی بر سرقت جواهرات ملی توسط او در تهران منتشر گردید. مجلس شورای ملی هیئتی را به ریاست ارباب کیخسرو مأمور بررسی موضوع نمود که با بررسی انجامشده و تطبیق جواهرات با فهرست تهیهشده در زمان مظفرالدینشاه و محمدعلیشاه، مشخص گردید که شایعهٔ مزبور صحت نداشتهاست.
دوران پهلوی؛ موزهسازی و رسمیسازی
در دورهٔ رضاشاه جواهرات ملی توسط کارشناسان جواهرشناس فرانسوی (کمپانی بوشرون) بازدید و صورتبرداری شد و سپس بخش عمدهٔ آن در صندوقهایی از کاخ گلستان به بانک ملی انتقال یافت. بخش کوچکتری نیز جهت بازدید در کاخ موزهٔ گلستان باقی ماند. بخشی نیز توسط رضاشاه به امرای محلی یا نمایندگان خارجی تقدیم گردید. قطعاتی نیز بهطور امانت برای مراسم ازدواج فوزیه و محمدرضا پهلوی تسلیم خانواده سلطنتی شد که این قسمت اخیر نیز هیچگاه بهطور کامل به خزانه بازنگشت. هیئتی از سوی مجلس شورای ملی مأمور تحقیق در این امر شد که گزارشهای این تخلفات، تقدیم مجلس شد و در جراید وقت نیز انتشار یافت. ولی نتیجهٔ ثمربخشی حاصل نگردید.در همین دوره انگلستان پیشنهاد داد تا از محل فروش این جواهرات، کار ساخت راهآهن سراسری کشور شکل بگیرد و سرمایهٔ لازم برای تشکیل یک بانک ایرانی تهیه شود. رضاشاه موفق گردید بدون اجرای این پیشنهاد، به هر دو هدف برسد.
در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، شمشیر نفیس مرصعی که به منظور برگزاری مراسم و تشریفات تدفین رضاشاه به مصر ارسال گردیده بود، توسط ملک فاروق پادشاه مصر و برادر زن شاه به سرقت رفت. ماجرا توسط دربار ایران پیگیری گردید، ولی به نتیجه نرسید و مکتوم ماند. سالها بعد و پس از سرنگونی خاندان سلطنتی مصر،موضوع ابتدا توسط مجلهٔ روزالیوسف در قاهره و سپس توسط خواندنیها در تهران برملا گردید.
نگهداری و استفاده
در زمان پادشاهی رضاشاه در سال ۱۳۰۸ خورشیدی، این جواهرات با قانون مصوب مجلس شورای ملی بهعنوان پشتوانهٔ اسکناس در اختیار بانک ملی ایران قرار گرفت. از سال ۱۳۲۲ در یکی از خزانههای بانک ملی به نمایش عمومی گذاشته شد و در سال ۱۳۳۴ ساختمان خزانه فعلی برای آن ساخته شد. جواهرات در سال ۱۳۳۹ و پس از اینکه مالکیت آنها به بانک مرکزی منتقل گردید به موزهٔ جواهرات ملی انتقال یافت.
ارزش
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران بهعنوان پشتوانهٔ قدرت و ذخیرهٔ خزانهٔ کشور و گاه بهعنوان پشتوانهٔ پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشدهاست. از نظر فنی به لحاظ منحصر به فرد بودن، بینظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمتگذاری برای چنین جواهراتی (حتی بهطور تقریبی) برای زبدهترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدر نیست.برخی تاریخنگاران تنها ارزش جواهرات غنیمتی هند را به ارزش آن زمان حدود هفتاد کرور روپیه برآورد نمودهاند.
اقلام شاخص مجموعه
برخی از معروفترین اقلام موجود در خزانه جواهرات ملی ایران عبارتاند از:
الماس دریای نور؛ یکی از بزرگترین الماسهای صورتی جهان
تاج کیانی؛ تاج سلطنتی قاجار با زمرد، یاقوت و الماس
تاج پهلوی؛ ساختهشده در ۱۳۱۴ برای تاجگذاری رضاشاه
کره جواهرنشان؛ کرهای از طلای خالص مزین به بیش از ۵۰ کیلوگرم گوهر
کمربند زرین ناصرالدینشاه؛ مرصع به الماس و زمرد
تخت نادری و تخت طاووس (قاجاری)؛ نمادهای باشکوه سلطنت ایرانی
جقه نادری، شمشیرهای مرصع، انفیهدانها، قلیانهای زرین و اشیای تزئینی
هزاران مسکوک، نشان، مدال و قطعات گوهر پیاده
از معروفترین اقلام ساختهشدهٔ جواهرات ملی میتوان به تاج پهلوی، دریای نور، تاج شهبانو، کمربند زرین، جقه نادری، تاج کیانی، کرهٔ جواهرنشان و ساعت اهدایی ملکه ویکتوریا به ناصرالدینشاه اشاره نمود. علاوه بر این اقلام، صدها قطعهٔ ساختهشده مانند کوزههای قلیان، کلاه مرواریددوزی شده، انفیهدان زمرد، شمعدان مرصع، آفتابه لگن مرصع، تنگ زرین، ظرفها و سرپوشهای غذا از طلا، گلدان و آینه و شمعدان، سر قلیان، قندان، قوری، سینی، کاسه، شمشیر و قمه، انگشتریهای مختلف، سر علم، انواع جقه، انواع قلمدان و ساعت، انواع گل و سنجاق سینه، انواع گل کمر، انواع تفنگ مرصع، انواع سنجاق، هزاران مسکوک مختلف، قوطی، مدال، جبهها و شنلهای مرواریددوزی شده، انواع نشانهای دول مختلف، سپر، کلاه، قهوهخوری و هزاران قطعه جواهرات بسیار نفیس پیاده بخشی از این گنجینه را تشکیل میدهند.
نگهداری و نمایش عمومی
امروزه مجموعه جواهرات ملی در خزانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران (واقع در تهران، خیابان فردوسی) نگهداری میشود. این موزه با امنیت بسیار بالا طراحی شده و تنها در روزهای خاص و تحت شرایط محدود به روی عموم باز است. مسئولیت حفاظت، ثبت و مستندسازی این آثار بر عهده بانک مرکزی و کارشناسان خبره هنر و جواهرشناسی است.
جمعبندی
جواهرات ملی ایران فراتر از مجموعهای از اشیای گرانقیمت، حافظهای زرین از تاریخ، فرهنگ، هنر و هویت یک ملتاند. آنها روایتگر صلح و جنگ، سیاست و دیپلماسی، قدرت و شکوه، و نهایتاً عشق به زیباییاند. بازدید از این مجموعه، نهتنها تماشای گوهرهایی چشمنواز، که سفر در دل تاریخ تمدن ایرانی است.
راهنمای رسمی خزانه جواهرات ملی ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی، ۱۳۸۰
Chardin, Jean (1711). Travels in Persia
Tavernier, Jean-Baptiste (1676). Six Voyages
Richards, Fred (1980). Persian Jewels and Royal Treasures
Maki, Hossein (1975). The Twenty-Year History of Iran, Tehran
Iran Chamber Society – National Crown Jewels
Elena Neva (2007). Central Asian Jewelry and their Symbols in Ancient Time. Transoxiana Journal
گزارش رسمی مجلس شورای ملی، مهر ۱۳۲۰، درباره انتقال جواهرات از کاخ گلستان به بانک ملی
مجله روزالیوسف (قاهره) و خواندنیها (تهران) درباره جواهرات ربودهشده در مصر
"Iranian Crown Jewels" (به انگلیسی). Famous Wonders. Retrieved 26 August 2010.
راهنمای خزانه جواهرات ملی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی، ۱۳۸۰
Dr. Elena Neva (اوت ۲۰۰۷). "Central Asian Jewelry and their Symbols in Ancient Time" (به انگلیسی). Transoxiana. Retrieved 26 August 2010.
«نظر اجمالی به سرگذشت جواهرات سلطنتی ایران»، جواهرات سلطنتی ایران، به کوشش خزانه جواهرات.، تهران: اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران، ص. ۱
«نظر اجمالی به سرگذشت جواهرات سلطنتی ایران»، جواهرات سلطنتی ایران، به کوشش خزانه جواهرات.، تهران: اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران، ص. ۳ و ۴
"History of the Iranian Crown Jewels" (به انگلیسی). Internet Stones. Retrieved 26 August 2010.
سیدحیدر شهریار نقوی (بهمن–اسفند ۱۳۵۱)، «نمایندگان سیاسی ایران و هندوستان در زمان صفویان و بابریان»، بررسیهای تاریخی، ج. ۷ ش. ۶، ص. ۵۰ تا ۶۱
«نظر اجمالی به سرگذشت جواهرات سلطنتی ایران»، جواهرات سلطنتی ایران، به کوشش خزانه جواهرات.، تهران: اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران، ص. ۴
ناصر نجمی (۱۳۸۰)، «انعقاد پیمان صلح با محمدشاه»، نادرشاه عقاب کلات، تهران: گوتنبرگ، ص. ۱۴۴، شابک ۹۶۴-۶۰۰۶-۷۸-۷
«نظر اجمالی به سرگذشت جواهرات سلطنتی ایران»، جواهرات سلطنتی ایران، به کوشش خزانه جواهرات.، تهران: اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران، ص. ۵
فرد ریچاردز (۱۳۷۹)، «صفحهای از تاریخ ایران»، سفرنامه فرد ریچاردز، ترجمهٔ مهیندخت صبا، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ص. ۳۳۵، شابک ۹۶۴-۴۴۵-۲۳۹-۹
جواهرات سلطنتی ایران، به کوشش خزانه جواهرات.، تهران: اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران، ص. صفحات مختلف
«سرمقاله»، روزنامه تجدد ایران، ش. ۳۲۵۶، ص. یک، ۲۹ مهر ۱۳۲۰
«نظر اجمالی به سرگذشت جواهرات سلطنتی ایران»، جواهرات سلطنتی ایران، به کوشش خزانه جواهرات.، تهران: اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران، ص. ۱۶
محمود طلوعی (۱۳۷۰)، «زمینه انقلاب»، داستان انقلاب، تهران: نشر علم، ص. ۹۸، شابک ۹۶۴-۴۰۵-۱۹۸-X
حسین مکی (۱۳۵۷)، «سلطان احمدشاه و جواهرات سلطنتی»، زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه، تهران: امیرکبیر، ص. ۲۴۱
گزارش کمسیون جواهرات مجلس شورای ملی (مهرماه ۱۳۲۰) و روزنامه تجدد ایران شماره ۳۲۶۱ مورخ ۵ آبان ۱۳۲۰ هردو به نقل از تاریخ بیست ساله ایران. حسین مکی. جلد چهارم. ص ۵۵ تا ۸۰ نشر ناشر. ۱۳۶۱ تهران
Mohammad Gholi Majd (۲۰۰۲)، Great Britain and Reza Shah، University Press of Florida، شابک ۹۷۸–۸۱۳۰۲۱۱۱۹ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک)
حسین مکی (۱۳۶۶)، «جنگ و اشغال کشور چه عواقبی با خود داشت؟»، تاریخ بیست ساله ایران (ویراست جلد هشتم)، تهران: انتشارات علمی، ص. ۵۲۲و۵۲۳
«دربارهٔ خزانه جواهرات ملی». بانک مرکزی جمهوری اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ آوریل ۲۰۱۰. دریافتشده در ۳ شهریور ۱۳۸۹.
صادق رضازاده شفق (۱۳۸۸)، «لشکرکشی به هند»، نادرشاه، تهران: نیک فرجام، ص. ۱۹۹
«Iran Chamber Society: Iranian National -Royal- Jewels». www.iranchamber.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۸-۰۵.
نظری ثبت نشده است