الماس دریای نور: جواهری آمیخته به راز، زیبایی و درخشش در تاریخ ایران‌زمین

الماس دریای نور: جواهری آمیخته به راز، زیبایی و درخشش در تاریخ ایران‌زمین

  الماس دریای نور: جواهری آمیخته به راز، زیبایی و درخشش در تاریخ ایران‌زمین
در اعماق بی‌کران تاریخ، همان‌جا که افسانه و واقعیت به هم می‌رسند، جواهری می‌درخشد که نه‌تنها جلوه‌ای از زیبایی طبیعت است، بلکه پژواکی‌ست از قدرت، هنر و رمز و راز روزگاران کهن.
«الماس دریای نور»، نگینی‌ست که هزاران سال نگاه پادشاهان، جواهرشناسان و هنرمندان را خیره کرده و همچنان از درخشش بازنایستاده است.
این الماس نه‌فقط یک سنگ گران‌بها، که آینه‌ای‌ست از پیوند ژرف میان زمین، زمان و انسان؛ داستانی از خلقت، فشردگی دوران‌ها و درخشش جاودانه‌ای که از دل خاک سر برآورده و بر پیشانی تاریخ ایران‌زمین نشسته است.
در این نوشتار، به سفری خواهیم رفت از دل معادن گلکنده تا خزانه‌های سلطنتی، از میدان‌های نبرد تا قاب‌های طلاکاری‌شده‌ی قاجاری، و از جادوی طبیعت تا نمادهای فرهنگی و هنری. خواهیم دید چگونه جواهری چون «دریای نور»، فراتر از زینت، بازتابی‌ست از هویت، احساس، و معنا.
دوران مغول:
در قرون ۱۶ تا ۱۸ میلادی، الماس دریای نور در میان جواهرات سلطنتی در خزانه‌ی امپراتوران گورکانی هند جای داشت و بخشی از جواهرات سلطنتی آنان به‌شمار می‌رفت. طبق مستندات تاریخی و گزارش‌های سیاحان، از جمله ژان-باپتیست تاورنیه (جهانگرد و جواهرشناس فرانسوی)، حاکی از آن است که «دریای نور» و «کوه نور» احتمالاً از یک الماس مادر منشعب شده‌اند—سنگی که بعدها به دو افسانه‌ بدل شد.
انتقال به ایران:
 این گوهر ارزشمند در سده‌های اولیه، در سال ۱۷۳۹ میلادی، هم‌زمان با لشکرکشی نادرشاه افشار به هند و فتح دهلی، گنجینه عظیم گورکانیان به ایران منتقل شد. دریای نور نیز در میان این گنجینه قرار داشت و از آن پس، در تملک پادشاهان ایرانی باقی ماند. نادرشاه علاقه خاصی به این گوهر داشت و آن را از جمله جواهرات سلطنتی مهم خود می‌دانست. پس از قتل نادرشاه ، الماس مذکور به صورت امانت یا میراث به نوهٔ او شاهرخ‌میرزا (آخرین پادشاه افشار) رسید و سپس به دست امیر علم خان خزیمه و بعد به محمدحسن‌خان قاجار و بعد به لطفعلی‌خان زند و سر انجام به دست آقامحمدخان قاجار افتاد.
دوران قاجار:
در دوران قاجار، دریای نور جایگاهی خاص در تشریفات سلطنتی یافت. این الماس اغلب بر سینه یا وسط بازوبندهای سلطنتی پادشاهان قاجاری نصب می‌شد و در نقاشی‌های دوره قاجار نیز می‌توان تصویر آن را بر لباس شاهان مشاهده کرد.ولی در زمان ناصرالدین‌شاه که استفاده از بازوبند منسوخ شد، آن را به صورت پیش کلاه درآوردند و در قابی زرین با شیر و خورشید و تاج مرصع به ۴۵۷ قطعه برلیان ریز و عالی و چهار قطعه یاقوت قرار دادند. در این دوره، نام «دریای نور» برای نخستین‌بار به صورت رسمی برای این الماس ثبت شد، که تقابل معنایی و نمادینی با «کوه نور» دارد که آن نیز از گُلکُنده آمده بود.
این الماس برلیان از دو سو تراش خورده و به شکل هرم مثلث‌القاعده‌ای است که قاعدهٔ آن چهار سانتی‌متر درازا و سه سانتی‌متر پهنا دارد و دو سوی دیگر حدود دو سانتی‌متر است. همهٔ سطوح دریای نور صاف و یک نواخت است، جز یک سمت آن که فتحعلی‌شاه با کندن عبارت «سلطان صاحبقران فتح‌علی‌شاه قاجار ۱۲۴۴»، از ارزش آن کاسته‌است.
او برای تولیت این گوهر قیمتی منصبی مخصوص قرار داده بود.
این جواهر در زمان محمدعلی‌شاه و هنگام شکست وی از مشروطه‌خواهان به سفارت روسیه برده شد که توسط مشروطه‌خواهان بازپس داده شده زوج این الماس که کوه نور نام داشت، پس از قتل نادرشاه توسط سرداران افغانستانی از ایران به هند بازگردانده شد و پس از مدتی نصیب کمپانی هند شرقی بریتانیا شد و مدتی بعد نیز روی تاج ملکه انگلستان نصب شد.
دوران پهلوی تا امروز:
در دوره پهلوی، الماس دریای نور به عنوان بخشی از جواهرات ملی ایران به بانک مرکزی منتقل و در خزانهٔ رسمی نگهداری شد. ارزش این الماس چنان است که به عنوان پشتوانهٔ پول ملی ایران، «ریال»، نیز بود و هست .رنگ این الماس یکی از استثنایی‌ترین و کمیاب‌ترین رنگ‌ها میان الماس‌های شناخته شدهٔ جهان است. امروزه این الماس نه تنها یک دارایی ملی بلکه یک میراث جهانی با ارزش تاریخی، فرهنگی و هنری است. به دلیل اهمیت بالای آن، دسترسی عمومی به دریای نور تنها از طریق نمایش در موزه خزانه جواهرات ملی ایران امکان‌پذیر است.
جایگاه امروزی:
در حال حاضر «الماس دریای نور» یا همان دریای نور (Darya-ye Noor / Darya-i-Noor) یکی از مشهورترین و ارزشمندترین جواهرات سلطنتی ایران یکی از درخشان‌ترین نمادهای تاریخ، فرهنگ، و قدرت ایران محسوب می‌شود.
در کنار الماس‌هایی همچون «کوه نور»، «ریجنت»، و «هوپ»، جایگاه ویژه‌ای در میان جواهرات افسانه‌ای جهان دارد.
مشخصات کلی:
نام: دریای نور (به معنی دریایی از نور)
وزن تقریبی: حدود ۱۸۲ قیراط (برخی منابع تا ۱۸۶ قیراط هم ذکر کرده‌اند)
رنگ: صورتی کم‌رنگ (از نوع بسیار نادر الماس‌های صورتی)
منشأ: اصلی »دریای نور«معدن کولور در ایالت آندرا پرادش به منطقه‌ی گُلکُنده در هند بازمی‌گردد، که در دوران قرون وسطی یکی از مهم‌ترین مراکز استخراج الماس در جهان بود
ویژگی‌های منحصربه‌فرد:
این الماس یکی از بزرگ‌ترین الماس‌های صورتی جهان است.
شفافیت، رنگ خاص و اندازهٔ بزرگ آن را در میان سایر الماس‌های معروف دنیا منحصربه‌فرد کرده است.
از نظر تاریخی، احتمال دارد از همان سنگ مادر بریده شده باشد که الماس «کوه نور» نیز از آن جدا شده است.
نکات برجسته:
ارزش تاریخی و فرهنگی بالا: این الماس نه ‌تنها به‌خاطر اندازه و رنگش بلکه به‌خاطر ارتباطش با شاهان بزرگی چون نادرشاه افشار شهرت دارد.
موقعیت کنونی: برخلاف برخی جواهرات که در موزه‌ها یا دست‌فروشان خصوصی هستند، دریای نور در گنجینه‌ی ملی ایران نگهداری می‌شود و نماد قدرت و شکوه پادشاهی‌های گذشته ایران به‌شمار می‌رود.
تشابه با الماس "کوه نور": برخی مورخان معتقدند دریای نور و کوه نور در گذشته بخش‌هایی از یک الماس بزرگ‌تر بوده‌اند که بعدها جدا شدند.

نظری ثبت نشده است

نظر خود را بنویسید