تخت طاووس نادری؛ نماد شکوه، قدرت و جواهرات شاهانه

تخت طاووس نادری؛ نماد شکوه، قدرت و جواهرات شاهانه

تخت طاووس نادری؛ نماد شکوه، قدرت و جواهرات شاهانه
تخت طاووس یکی از باشکوه‌ترین و افسانه‌ای‌ترین نمادهای سلطنت در تاریخ شرق است؛ تختی که نه‌تنها از زر و جواهر ساخته شده بود، بلکه در نگاه مردمان، تجسمی از قدرت، زیبایی و هنر به‌شمار می‌رفت. این تخت سلطنتی در اواسط قرن هفدهم میلادی، در دوران شکوفایی امپراتوری گورکانی هند، به دستور شاه‌جهان ساخته شد؛ این تخت نه‌فقط محلی برای جلوس شاهانه، بلکه تابلویی از هنر، قدرت و زیبایی بود؛ چنان باشکوه که در آن زمان همچون تجسمی از آسمان بر زمین می‌درخشید.
آمیزه‌ای از هنر پارسی و گوهرهای بی‌بدیل
نام «تخت طاووس» برگرفته از نقش دو طاووس با بال‌های گشوده، که پشت تخت قرار داشتند و با جواهرات درخشان آراسته شده بودند، الهام‌بخش نام این شاهکار گرانبها شد.؛ نمادی از شکوه، زیبایی و جاودانگی ، شاه‌جهان که ساخت بنای بی‌مانند تاج‌محل نیز در دوران او صورت گرفت، دستور داد تا گران‌بهاترین گوهرها در ساخت این تخت افسانه ای بکار گرفته شود مجموعه‌ای خیره‌کننده از جواهرات نظیر یاقوت سرخ، زمرد، یاقوت کبود، مروارید و دیگر سنگ‌های قیمتی استفاده شده بود. اما ستاره درخشان این منظومه، الماس افسانه‌ای کوه نور بود؛ سنگی بی‌همتا که از دیرباز نماد قدرت و شکوه شاهی به‌شمار می‌رفت و در مرکز تخت، نگاه‌ها را به خود خیره می‌کرد. هنرمند ایرانی محمدسعید لاهیجانی، ملقب به سعیدای گیلانی،او از شاعران و هنرمندان سرشناس ایران در دوره صفویه محسوب می‌شد که به هندوستان رفته بود. سعیدای گیلانی در دربار هند «بی‌بدل خان» لقب گرفت. این هنرمند که صنعتگر، شاعر و خوشنویس بود با بهره‌گیری از مهارت‌های برجسته در هنرهای دستی، این تخت را طراحی و اجرا کرد. این تخت برای شاهان گورکانی ساخته شده بود و طبق رسم، هر پادشاهی در هند بر سر کار می‌آمد، جواهراتی به تخت اضافه می‌کرد اما درخشان‌ترین ستاره این منظومه بی‌تردید الماس کوه نور بود؛ سنگی که قرن‌ها نماد قدرت پادشاهی به شمار می‌رفت و در مرکز این تخت چشم‌ها را می‌ربود.

لشکرکشی نادرشاه و انتقال تخت طاووس به ایران
در سال ۱۷۳۸ میلادی، نادرشاه افشار، فرمانروای قدرتمند ایران زمین ، به هند لشکر کشید و پس از شکست محمدشاه گورکانی و تصرف دهلی، گنجینه‌های عظیمی را به عنوان غنیمت در سال ۱۷۳۹ به ایران آورد. در میان این گنجینه‌ها، تخت طاووس و الماس کوه نور از درخشان‌ترین غنائم بودند؛ نمادهایی از شکوه و قدرت سلطنتی که حالا درقدرت نادرشاه پادشاه ایران زمین  قرار می‌گرفتند.
نادرشاه، با انتقال این گنجینه‌های افسانه‌ای به ایران، نه ‌تنها قدرت نظامی و سیاسی خود را به رخ جهانیان کشید، بلکه کوشید تا جایگاه شاهنشاهی ایران را در تراز با عظمت گذشته ساسانی و هخامنشی نشان دهد. تخت طاووس که زمانی زینت‌بخش دربار هند بود، از آن پس در ذهن ایرانیان با اقتدار نادری و جلال ایران پیوند خورد نمادی از شکوه ایران زمین گردید و حتی نام آن، در ذهن مردم، با عظمت سلطنت ایرانی گره خورد و به همین سبب، نام «تخت طاووس نادری» در قلب تاریخ جاودان ماند.
سرنوشت غم‌انگیز یک شاهکار پس از نادرشاه
اما این شکوه دیری نپایید. پس از قتل نادرشاه در سال ۱۷۴۷ و آغاز دوران ناامنی، سرنوشت تخت طاووس نیز به تیرگی گرایید. روایت‌های مختلفی از پایان کار این اثر افسانه‌ای وجود دارد. برخی می‌گویند سرداران سپاه خراسان نادری، تخت را به افغانستان بردند، الماس کوه نور را از آن جدا کردند و باقی آن را رها ساختند. برخی دیگر معتقدند بعد از قتل نادرشاه، گنجینه مخفی او توسط علی‌قلی میرزا (جانشین نادر) به تاراج رفت ، تخت تکه‌تکه شد و جواهرات آن بین سرداران تقسیم گردید. روایتی هم هست که لرد کرزن(George Curzon)، سیاستمدار بریتانیایی، نقل کرده: آقامحمدخان قاجار هنگام حمله به خراسان، جواهرات نادری را از شاهرخ، نوه نادرشاه، طلب کرد و او نیز باقی‌مانده تخت در هم شکسته نادری را به آقامحمدخان قاجار داد. برخی مورخان هم عقیده دارند آقامحمدخان قاجار تخت نادری را سالم به دست آورد؛ اما آن را خرج ایران کرد.به هر حال، این گوهر سلطنتی به ‌تدریج از میان رفت، از آن اثر باشکوه تنها روایت‌ها وافسانه بین مردمان  باقی ماند؛ یادگاری از دورانی که هنر، جواهر و قدرت در کالبد یک تخت جمع شده بودند.
تلاش برای احیای شکوه
در دوران فتحعلی‌شاه قاجار، تلاشی برای بازآفرینی آن شکوه صورت گرفت. تختی جدید با نام تخت طاووس ساخته شد، که هرچند نمی‌توانست تخت قاجاری جایگزین شاهکار نادری شود، اما کوششی بود برای احیای اقتدارعظمت و جلال شاهنشاهی ایران زمین و بازگرداندن یادگار آن عصر زرین.
برای مطالعه بیشتر
Anthony DiNigel، The Jewel House: Elizabethan London and the Scientific Revolution، Yale University Press، 2007.
(برای درک اهمیت تاریخی جواهرات سلطنتی و هنر جواهرنشان)
شمس‌الدین شیرازی، تخت طاووس، تهران: نشر علمی، ۱۳۷۸.
(منبع فارسی درباره تاریخچه تخت طاووس و هنر دوره صفوی و افشاری)
نادرشاه و لشکرکشی هند، مجله تاریخ ایران و جهان اسلام، شماره ۲۳، ۱۳۹۵، ص ۱۵–۳۵.
(تحلیل دقیق لشکرکشی نادرشاه و پیامدهای آن)
Roy Bill، The Koh-i-Noor Diamond: The True Story، HarperCollins، 2016.
(رازهای الماس کوه نور و ارتباط آن با تخت طاووس)
William Dalrymple، The Last Mughal: The Fall of a Dynasty, Delhi 1857، Bloomsbury، 2006.
(بررسی زمینه تاریخی امپراتوری گورکانی و شاه‌جهان)

نظری ثبت نشده است

نظر خود را بنویسید